من مشکل روحی و اعصاب دارم
دارو مصرف میکنم زیر نظر پزشکم
مشکلم اینه خیلی میترسم..خیلییییی
از تنهایی و تاریکی و آدم ها..همش میگم نکنه بهم تجاوز کنن نکنه بکشن نکنه دعوا بشه نکنه تصادف شه نکنه دزد بیاد خونه نکنه گوشیمو بزنن و و و....
اصلا یه لحظه هم آروم ندارم دارم از نگرانی و استرس جون میکنم
ارامبخشامم خوردم ولی باز از استرس دستام میلرزه خیلی میترسم
۲۰ سالمه ولی حتی دستشویی هم با مامانم میرم
چون میترسم(دستشویی تو خونه اس حیاط نداریم)..شبا پیش مامانم میخوابم و...
چیکار کنم
درمان قرآنی جواب میده گلم کتاب دکتر مجتبی خوانساری دانلود کن بخون
ی انیمیشن امروز دیدم راجب همینا بود نمی‌دونم اسمش چی بود ک بگم ببینی 😂
تلقین نکن اصلا.به چیزای خوب فکر کن،هم سن وسالای تو تنهایی میرن مسافرت تنها زندگی میکنن
این فکرها چیه عزیزمن؟؟؟اصلابراچی این همه ترس؟؟؟تاوقتی همه پیشتن این همه نگرانی چیه دیگه؟
عزیزم به نظرم حتما روانپزشکتو عوض کن و در کنارش پیش روانشناس هم برو
تو شدیدا نیاز به خدا داری...
قرآن با معنی بخون
کم کم بهتر میشی
🌺🌺
خدا بزرگه سنی نداری... زود خوب میشی
حالا من ارزوم ابنه یکی بیاد منو بکشه راحت شم
منم شبا از ترس میلرررررزم. چند شبه حرز کبیر گردنم میندازم خوبم.
من با ۴۲ سال سن از تنهایی و تاریکی و روح و جن خیلی خیلی میترسم،البته اینجوری نه که نرم دستشویی ،گاهی دچار توهم میشم
منم هم سن شمام. صبحا وقتی تو تاریکی برا نماز بیدار میشم میگم هیچی نیس فقط تو هستی چراغ روشن میکنم صدا میدم
میگم خب بیان من نمیترسم نمیترسم
بعد زود میرم میخوابم بعدنماز
شفای تو در درونته
