جایی همو دیدیم پسره بامادرش گفته بود برو خاستکاری زنگ زدن گفتم نه دوباره واسطه فرستادن گفتم نه تااینکه خودش پیام داد ک از اجبار کردن خوشم نمیاد ولی دوست داشتم بذاری ی بارم که شده همو ببینیم بدون اینکه جواب بدم بلاک کردم بعد الان با پبچ فیک فالوش کردم چت کردیم بحث ازدواج شد اون گفت مجردی گفتم نه تو رابطم تو چطور گفت من از دختری ک حتی ی بار فرصت اشنایی نمیدن از دماغ فیل افتادن خوشم نمیاد ولی ب هرحال هرجا ک هس خوشبختیشو میخام گفتم خب اینارو چرا ب خودش نمیگی گفت نه من کلی میگم یعنی هنوز بهم فکر میکنه؟