بنام خداوند متعال یک عدد زینب هستم از شیراز تماس میگیرم😂
اوففف زینب کی بودی تو ♥️😂😂😂
* همینکه کاری به کار کسی ندارم،همینکه سرم به زندگی خودم گرمه،همینکه هرکی هرچی میگه با احترام ردش میکنم،همینکه دقیق میدونم پشت سرم چی میگذره ولی به روی خودم نمیارم،همین ها دلیل آرامش و قشنگیه زندگیمه🙂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
* همینکه کاری به کار کسی ندارم،همینکه سرم به زندگی خودم گرمه،همینکه هرکی هرچی میگه با احترام ردش میکنم،همینکه دقیق میدونم پشت سرم چی میگذره ولی به روی خودم نمیارم،همین ها دلیل آرامش و قشنگیه زندگیمه🙂
ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶♂️🖤
ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶♂️🖤
ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶♂️🖤
سنین ایشین اولماسین اوزوم سالدیم اتاقا قاپی دا باغلادیم
بی گجه قالسین اوردا هوشی گلر باشینا 🥸
* همینکه کاری به کار کسی ندارم،همینکه سرم به زندگی خودم گرمه،همینکه هرکی هرچی میگه با احترام ردش میکنم،همینکه دقیق میدونم پشت سرم چی میگذره ولی به روی خودم نمیارم،همین ها دلیل آرامش و قشنگیه زندگیمه🙂
عه خوشبختم منم ۱۹ سالمه و دارای یک عدد فرزند میباشم😎😂
ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶♂️🖤
* همینکه کاری به کار کسی ندارم،همینکه سرم به زندگی خودم گرمه،همینکه هرکی هرچی میگه با احترام ردش میکنم،همینکه دقیق میدونم پشت سرم چی میگذره ولی به روی خودم نمیارم،همین ها دلیل آرامش و قشنگیه زندگیمه🙂
ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶♂️🖤
ولنتاین بود.پسره با رلش قرار میزاره تو خیابون همدیگرو ببینن،وقتی دختره میا پسره به رلش یه عروسک کادو میده .دختره ناراحت میشه پرتش میکنه وسط خیابون.انتطار داشت براش حلقه گرفته باشه.پسره با عجله میره عروسک رو بیاره که ماشین میزنه بهش و میمیره.سر خاکش دختره گریه میکرد همزمان که گریه میکرد عروسک تو دستش رو فشار میده میبنه صدا میده پارش میکنه و میبنیه یه حلقه داخلشه و اونجاس که میگن گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه🚶♂️🖤
* همینکه کاری به کار کسی ندارم،همینکه سرم به زندگی خودم گرمه،همینکه هرکی هرچی میگه با احترام ردش میکنم،همینکه دقیق میدونم پشت سرم چی میگذره ولی به روی خودم نمیارم،همین ها دلیل آرامش و قشنگیه زندگیمه🙂