شوهرم به از۱۷سال زندگی مشترک یک رازی را گفت

اوفففففففف مادر شوهر من اومد خونمون چهارسال پیش بود ما طبقه بالاشون بودیم .بعد دیدم تو راه پله داره با شوهرم حرف میزنه و شوهرم میگه نمیخاد حالا بیا تو .بعدش دو سال گذشته بود شوهرم گفت یادته فلان روز مامانم اومد بالا شیرینی پخته بود آورد؟ گفتم خب ؟؟؟؟؟گفت مامانم بهم گفت ربع سکه براتون گرفتم یادم رفت بهتون بدم برم بیارمش منم گفتم نمیخاد حالا بعد بیارش دیگه نیاورد منم نگفتم 

گفتم خیلی متاسفم برات خب میزاشتی بره بیاره 

شوهرم گفت بیخیال 

ساعت یازده شب بود گفتم میری میگیریش گفت باشه 

رفته بود گفته بود پول لازمم ربع سکه گفتی خریدی برام راست گفتی ؟اونم بهش داده بودش گفته بود خوب شد اومدی بگیریش خودم روم نشد بهت بدمش از طرفی همش میرم بیرون استرس داشتم تو خونه گم و گور نشه .البته مادرشوهر من بسیار مارمولکه

همسرتون همون اوایل باید پیگیرش میشد ،الاتم واقعا همین راز تویه سینه خودش نگه می‌داشت بهتر بود ،اینطوری فکر و خیالت شما رو بهم ریخته ....

هیچ وقت از مادر شوهرت نترس ،چه دلیلی برای ترسیدن داری ؟؟؟احترام نگه داشتن خوبه .اما هیچ وقت ضعیف نباش .

من اگه بجای شما باشم یبار سر حرف میکشونم به طلا ،و میگم همسرم او سرویس نامزد قبلیشو چکار کرد ؟؟؟کاشکی الان داشتش یا شما براش نگهش می‌داشتید الان میزدم به یه زخمی .

بعد ۱۷ سال دیگه چه طلایی نه شوهرت بگیر بوده نه مادرش طلا بده هست فقط خودت خراب میشی این وسط. نمیدونی چند گرم بوده؟

بازم دست مادر شوهرت درد نکنه براتون نگهش داشته ،مادر شوهر من بعد ۱۵ سال که عروسشم فقططططط از ما کنده و برده .تویه هیچ مناسبتی کادو نداده و انتظار تبریک و کادو همیشه داشته و داره .

باز دستش دردنکنه اگرم مارمولکه خیرش میرسه من تو نینی سایت از شوهرا و مادرشوهرا و کلا قوم شوهر یه چیییییزایی خوندم که ناخوداگاه از فامیلای بابام خوشم نمیاد دیگه😂😂😂

۱۷ سااال

چه مادری داره

البته مادرشوهر منم همینه همه وسایل مجردی شوهرمو برداشت برا خودش. 

دیگه پس نمیده الکی خودتو اذیت نکن

خیلی😄😄

باور کن خیلی از خواهر شوهر و مادر شوهرا ،از انسان بودن فقط ظاهرشو دارن و تمام عقده ها و مشکلات روانی خودشون سر عروس و زندگی عروسشون پیاده میکنن ،البته مطمعنا مادر و خواهر شوهر های با شخصیت هم کم نداریم.....

تو سوییت چرا زندگی میکنی عزیزم ؟؟؟ چند مدته ؟؟؟

اوقففففففففف همین امشب داشتم سر پولایی که مادر شوهرم اوایل زندگیمون ازمون کند دعوا میکردم سه ساله قطع رابطه کامل هستم حتی آدرس خونمم ندارن .منتها سکه رو حالا گفته اگه یادشون موند میدم بهشون یادشونم نموند نمیدم .انقدر کنده که یه ربع سکه هیچی نیست 

منم شوهرم تو مجردیش با مادرش شریکی طلا خریدن . الان طلاها دست اونه ی سرویس گردنی و گوشواره . چند سری تو نامزدی گفت میدم بهت واس توعه فلانه .چندبارم ب شوهرم گفتم بگیر ‌. نگو شوهرم ب باباش بدهکاره  . مادر پدرش سر پوله بحثشون شده .مامانه گفته من بجای پول طلارو برداشتم.خودش گفت میدونم واس توعه امانت دستم اما طلاهای منم اخرش واس توعه دختر ک نداره منم یدونه عروسم 

😂😂😂😂😂😂فامیلای بابا که فامیل حساب نمیشن

😆😆😆😆میدونم 

مادرشوهر من اومد روز بعد عروسی کادوهایی که فامیلاشون داده بودن و ازم گرفت گفت من براشون بردم که آوردن

حالا فکر کن سرویس طلا بخواد بهم بده😂 

شوهرت همون موقع باید ازش میگرفت و میداد بهت که نداده

شوهرای معذرت میخوام پخمه از این کارا تو مجردی زیاد کردن

مثل شوهر من که خونه ای که میتونست بخره رو واسه برادرش خرید گفت مستاجره

حالا اون صابخونه ست و ما مستاجر