دوستان من دیروز همسرم ازماموریت اومدن وامشب شام بیرون بودیم ومن متوجه نگاه سنگین صاحب رستوران شدم وبعدازتموم شدن شام همسرم رفتن دستاشون روبشورن من وبچه هام هم بیرون منتظر بودیم که دیدم صاحب رستوران زوم کرده رومو داره اشاره میکنه محل ندادنوبرگشتم دوباره همسرم دخترموصدا زدورفتیم دیدم بارداره تکرارمیکنه منم ناچار شدم ببخشید ببخشید تف انداختم روبه روش پسرش روانداخت پایین
خداگواه چادرداشتم وکتونی پوشیده بودم همش دارم گریه میکنم میگم خدایا چه خطای ازم سرزده که این مرد بی شرف اجازه به خودش داده چه فکری کرده
قلبم درد میکنه ازخدای خودم خجالت میکشم
توروخدا توهین نکنید تمام وجودم پرازدردشد