فکر کنید از صب ک بلند میشین تا خود اون موقعی ک بخاد خابتون ببره ،دو تا آدم مدام کنارتون حس کنین و حرف بزنن مدام زر زر کنن و احساساتی مثل ترس، استرس و عصبانیت رو بهتون منتقل کنن. شما نمیتونین کاری کنین، صدا شون همیشه ی همیشه تو دهنتون هس.. احساس تنهایی هم میکنید اما ..جوریه دلتون میخواد با اره بزنید سر اون ادمارو ببرید اما نیستن ،هیچ کس نیست ! ینی نمیدونین اصلا وجود دارن یا نه..
حالا با این شرایط تخمی میتونین زندگی کنید؟ :)
پدر مادر؟
یا اسکیزوفرنی ۰؟
چرا بااین شرایط زندگی کنم، اسکیزوفرنی الان راحت قابل کنترل شدن با داروئه، میرم روانپزشک
چرا نمیری روانپزشک
دارک شد
اوضاع خیطه یا برو روانشناس یا دعا نویس
بیشتر شرایط ترسناکه تا کنار اومدن
اسکیزوفرنی داری عزیزم البته بایدروانپزشک معاینه دقیق کنه تاعلایمت بدترنشده برو دکتر وگرنه بگذره محبورن بستریت کنن .اگه تهرانی شماره چندتا دکترخوب بهت بدم
خب ببین من راجبش تحقیق کردم زدم گوگل و نداشتم خداروشکر
تو این بیماری شما رفتارت و گقتارت تکرار شونده با کاها نمیتونی حرف بزنی چون گقتارت رو بقیه متوجه نمیشن ...
رفتارت هم مثلا ی کارای تکراری رو مدام انجام میدید ..به بهداشت بدنت و خودت رسیدگی نمیکنی .. کم کم زوال عقله و کلا از واقعیت و این دنیا خارج میشی مث مرده .. من اینارو ندارم .. من خودم بیشتر پارانوئید دارم ینی خیلییییییی شدید بدبینم ب بقیه
ترانکوپین برای دوقطبیه و سرترالین هم برای افسردگیه .ببین اونایی که مبگی درمرحله حادبیماری هستن هرمریضی از حدخیلی کم شروع میشه ودرمان نشه میرسه به حاد اینکه داری دوتاادم رو میبینی درحالیکه دیگران نمبینن ازاولین علایم ابتلابه اسکیزوفرنیه .شایددوقطبی بودی که تبدیل به اسکیزو شدی .حتما به دکترت این علایم رو بگو
