در حقم خوبی داشته اما بدی هاش بیشتر بودن کلا وقتی جاریم هست با من بد میشه باهام لج میونه قلبمو میشکنه باهام حرف نمیزنه بی محلم میکنه شوهرمو علیه م پر میکنه اما جاریم نباشه کاری به کارم نداره
جاریم ادم خوبیه با منم خوبه حللا نمیدونم همسرم از توجیه شه یا واقعا میگه میگه زنداداشم حساسه زودرنجه مامانم چیزی بگه قهر میکنه ناراحت میشه
اما منم ناراحت شدم اما عین خیالش نبود هیجوقت یادم نمیره با کاراش چطور قلبمو به درد اورد هرچقد میخوام خوبیاشو جایگیزین بدیهاش کنم نمیشه قلبم با یاداوری کاراش درد میگیره چیکار کنم بنظرتون دلم صاف شه؟بهرحال نمیتونم تا اخر عمر با کینه زندگی کنم..