خونه خالم دعوت بودن همه
شوهر خاله ها و دومادا و دایی ها هم بودن
دوماد خالم(همون که دوتا زن داره ) هعی با دست میزد پس کله شوهرم
داییم گفت نکن باهات شوخی نداریم که
بعد که غذا آوردن کباب بود دوماد خالم گفت کباب کم گذاشتین (دو سیخ با برنج )چرا برای این (شوهرم ) کباب زیاد گذاشتن من نمیخورم
(شوهرم برنج نمیخوره براش مامانبزرگم سه تا سیخ گذاشت)
بعدشم با چنگال نصف کباب شوهرم رو برداشت 😐شوهرمم قهر کرد رفت البته گفت بهم زنگ زدن باید برم ولی بقیه متوجه شدن