بدبخت یه پسره همکارم هم خوشگله هم پولدار کلینیک زیبایی داره چند بار بهم پیشنهاد آشنایی بیشتر داده قبول نکردم حالا اینا به کنار
جلو چشمش با اون یکی همکارم که بدنسازه گرم گرفتم آقا این که داشت میخندید یهو اخم کرد تو فکر فرو رفت گفت معده م درد میکنه رفت گرفت خوابید
دلم خنک شد حالا هیچ بدی ای در حقم نکرده ناهارشو میده من میخورم برامیه سره چایی میریزه هوامو داره ولی من نمیدونم چه مرگمه🙃🤦♀️