چند ماه ازدواج کردم یه دختردایی دارم خیلی بهم نزدیکهستیم خیلی دختر خوب و مهربونیه
اینم بگم من اصلا ذهنیت بدی ندارم بخدا اما متوجه یه سری رفتارا شدم
همسرم خیلی مهربون واقاست بادرک دوستم داره چشم پاک
دوستشو برا دخترداییم معرفی کرد میگفت وصلت کنن دختر خوبیه غریب ندیم که دختردایم قبول نکرد
خلاصه من توجه کردم تا اسم دختردایم میاد سریع همسرم میگه خب از فلانی میگفتی امروز داشتم با مامانم صحبت میکردم گفتم دختردایی سلام رسوند یهو گفت خب چیشد گفتم چیه چشات گرد شد دیدم هیچ نگفت رفت بیرون منم عصبی شدم دست خودم نیست حس میکنم از دختردایم خوشش میاد جراتم ندارم بهش بگم میترسم فکرکنه من بهش اعتماد ندارم قاطی کنه چون واقعا همسرم چشم پاک برادختردایمم میگفت دخترخوبیه خواستگار اومد بگیر من راضیش میکنم نه نگه بخاطر همین حساس شدم نمیدونم اشتباه میکنم یا واقعا شوهرم ازش خوشش میاد اصلا دیونه شدم بخدا راهنمایم کنید اگر درست فکرمیکنم چجوری مطرحش کنم