تو خونه زدم بخدا تو اتاق خودم که فقط در و دیوار و خدا میدیدن
واسه دل خودم بابا من عاشق رژ قرمزم من دخترم به لوازم آرایشی گرایش دارم خوشم میاد
بابام دید رژ قرمز زدم هر چی از دهنش درومد بهم گفت گفت انگار عن سگ زدی به لبات
بهم فحش داد
بخدا من بیرون چادری ام
هیچ رابطه دوستی نداشتم
همش تو خونه بیرونم میرم با مامانمم
دیشب منو اذیت کرد امروز صبحم با کاروان زنا رفت قم
هنوزم باهام حرف نمیزنه 🤦♀️