خدایاااااااااا داره دو سال میشه عذابم میدی بسته دیگه ...نگام کن دیگه خسته شدم....هزارجور دکتر رفتم چیشد بسته....بی دلیل چرا عذابم میدی توروخداااااااا ولم کن دیگه خداااااااااا....مثلا اومدم تفریح اما انگار روی آب پا میزارم.سرم انگار قفله
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ....
دکتر زیاد رفتم اول بار ازیه سرگیجه شروع شد گفتن مایع گوش تکون خورده...اما چیشد الان یکسال ونیمه اینجورم خسته شدم از همه چی زدم کرده این علایم بخدا راضیم بمیرم دیگه
داداش منم اینجوره رفت اصفهان دکتر گفتن حجامت بکن خونت غلیظه قهوه نخور چای سبز بخوز فقط و این چیزا
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ....