سلام.
، کراشم همکارم هست ولی تو بخش های متفاوت...
جفتمون پرستار هستیم.
راستش سه شنبه شب دوستم با قرص خو د کشی میخواست کنه ...بعد مصرف قرص پشیمون شده بود...زنگ زد اومد پیشم.
ازم خواست به کسی نگم..راستش منم ترسیده بودم خودشم پشیمون شده بود...
تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که به همکارم که کراشمم است پیام بدم...چون سابقه اش بیشتر از منه و تو بخششون زیاد دیده از این موارد...
خلاصه من پیام دادم و ایشونم جواب داد...این چت ما تا ساعت ۲ نصف شب طول کشید..
منم ازش تشکر کردم و ...
همکارم چهارشنبه صبح و عصر بود (برنامه اش رو دارم ،خودش نگفته) یعنی ۴ ساعت بعد باید میرفت سرکار تا ۸ شب:)
منم چهارشنبه عصر بودم.
چهارشنبه من عصر بودم...پزشک یادش رفته بود برای مریض دارو بنویسه ، رفتم بش بگم موقع رفتن بیاد بخش ما که...اونم گفت بیا همین بخش بنویسم...
کراشم سرش پایین بود ،اصلا نمیدونم من دید یا نه
منم دیگه سلام ندادم ، رفتنی هم با پزشک رفتم...البته همکارش اون یکی پرستار داشت منو با چشاش میخورد.