بابام چند روزه باهام خوب شده🫠
هی میاد میگه افسردگی داری بیا بشین توی پذیرایی همش وی اتاق تاریک در بسته ای منم گفتم گناه داره رفتم توی پذیرایی گفتم راستی بابا مامان میخواد ببرت یه جایی(قرار بود بهش بگه برن خونه ببینن واسه خرید)یهو داد زد سرم ک غلط کردی اینطوری گفتی شاید من خودم میخواستم اینو بگم به بابات و کلی فحش🥲
من با ذوق اینطوری به بابام گفتم
اعصابم خورد شد داد زدم سر بابام گفتم حالا هی بگو بیا بشین پیش ما حالت بهتر بشه اومدم توی اتاق درو محکم بستم
اصلا تحمل رفتاراشونو ندارم کم آوردم دیگه ۱۸ ساله دارن اذیتم میکنن
به نظرتون حق داشتم عصبی بشم؟