آخرین پیامش بهم ۳۰ مهر ۱۴۰۰ بود
با نبودنش کنار اومدم اما بعد سه سال هنوز به یادشم و نزدیک تولدش غم دنیا به من هجوم میاره
نمی دونم واقعا دوستش داشتم یا به خاطر وابستگی بود که بهش داشتم اما زندگی من هیچ وقت مثل قبل اومدنش نشد
آخرین خاطره خوشی که با هم داشتیم ۲۶ بهمن سال ۹۸ بود.رفته بودیم سعدآباد تک تک لحظاتش یادمه بوی بدنش یادمه گرمای دستاش بغل نرمش🥲 واای موهاش
بعد اینهمه سال هر وقت حالم بده میرم سعدآباد روی همون نیمکتی که نشسته بودیم حالم خوب میشه روحم جلا پیدا می کنه
نمی دونم کجاست
نمی دونم داره چیکار می کنه
حالش خوبه یا نه
دوباره عاشق شده یا نه
با کسی هست یا نه
فقط می دونم الان واسه خودش مردی شده😆 اون موقع فقط ۲۰ سالش بود
امیدوارم حالش خوب باشه
امیدوارم با هر کس که هست باهاش حالش خوب باشه
آرین دلم برات خیلی تنگ شده بعد تو نتونستم کسی رو مثل تو دوست داشته باشم. منو ببخش اون آدمی که می خواستی نبودم💔