حوصلم سررفت از صبح همش بیکار
هوا هم گرمه جایی نمیشه رفت
پوکیدم دیگه
کجایی که گرمه
اصولا صبحا کمک مامان برای تمیزکاری خونه
بعدازظهرم تقریبا هیچی ادامه ی فرایند زندگی
مگه کجایی که گرمه؟ من زاهدانم بخاری روشن داریم
هرهفته یا با شوهرم‌پنجشنبه میریم روستا خونه مادرش اینا و‌جمعه شب برمیگردیم
یا من میمونم‌خونه‌بابام‌و‌شوهرم‌تنها میره خونه باباش
این هفته های اخر‌زایمانم توجاده میترسم برم‌میمونم خونه بابام
خواهرامم‌میان ولی منم هم‌حوصلم‌سررفته هم‌استرس شدیدددد دارم
تازه شیفتم شروع شده اومدم سرکار
معمولا خونم
یاد اون تبلیغ افتادم که گفت جمعه ها میریم کنار دریا منظورش پودر دریا بود که باهاش لباس ها و ملحفه ها رو میشستن
حالا ما هم میریم کنار در دریا
میدونم شاید بی ربط باشه
ولی جمعه ها باید برم دانشگاه
ایران نیستم و جمعه ها تعطیل نیست
امروزم ساعت پنج یه امتحان دارم الان تو راهم واسش
دعا کنین برام که پاس بشم
دوستان یه چیزو نمیخواستم یه نفر بفهمه چون چشم داره.حالا فهمیده.برا اینکه چشم نظر از اون شخص دور باشه چ دعایی بخونم؟؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
