وقتی نیستی خونمون با من غریبی میکنه
دل میگه اگه صبورم خود فریبی میکنه
صدای قناری محزون و غم آلود میشه
واسه من هرچه که هست و نیست نابود میشه
وقتی نیستی گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمیدونه چقده دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی گلای باغچه نگاهم میکنن
با زبون بسته محکوم به گناهم میکنن
گلا میگن که با داشتن یه دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره..!؟))