من تو سن کم به یه بی پول شوهر کردم اونم یه بی پول تحصیلکرده پر ادعا که عارش میشه بره سرکار و اون بالا بالاها میپره و بجای تلاش کردن منتظره یه شغل باکلاسه
و ما حتی اجاره خونمون و هم نداریم
قیافه خوشگلی دارم ولی دندونام پوسیده پول ندارم درست کنم چشمام ضعیفه پول ندارم عینک بخرم
موهای بلند لخت و خرمایی مو بخاطر پول فروختم الان یه موی پسرونه دارم
با این حال حس میکنم هنوزم زشت نشدم ولی اصلا شانس نداشتم تو زندگی نه خونه پدر نه خونه شوهر