دو هفته پیش رفتم سینما تنهایی برای تجربه شخصی بعد حالا دختر خالم کنکورشو داده قرار گذاشتیم بریم مست عشق وتو سینما ببینیم
مامانم
داد و بیداد راه کرده مگ تازه سینما نبودی میزاشتی دو هفته دیک میرفتی یکم زمان میگذشت چ قد هی پول خرج میکنی
از دیشبش رپ اعصابم بوده میخواستیم بریم زنگ زده میگ بیا پاییم بریم خونه مامان جونم همون موقع ک زنگ زد داشتم اماده میشدم حالا وسط کوچه وایساده فوش میده به من ک چرا دیر کردی و فلان
الان دلم میخواد بلیت سینما رو لغو کنم همش میگم نکنه دارم هی زیادی خرج میکنم اصلا ذوقم کور شد