من. بابام بستری هست باید عمل قلب باز کنه خیلی داغونم دیروز ی کلام کاشکی خفه میشدم بهش گفتم من شونم گم شده بریم بیرون شونه بخرم هم برای بچه مای بی بی بهم میگه پول هم میخوای لابد انقدر جا خوردم ک نگو ب جای اینکه جلو جلو بگه پول میخوای بهت بدم یا بگه من پدرم حالش خوب نیست کنارت هستم پشتت هستم برگشته میگه پول خبری نیست ی وقت از من پول نخوای چندین بار شونه خریدن منو به مسخره گرفت بعد گفت بابات حالش بده تو این وسط از من پول میخوای شونه میخوای
بعد گفتم چرا اینقدر شونه خریدی منت میزاری عوض اینکه بگی پول هم میخوای هست مسخرم هم میکنه دیروز از حرصم گفتم بسه دیگه من گوه خوردم به تو ک شوهرمی گفتم بریم شونه بخرم فکر کردم آدمی بعد گفتم من پولشو بعدا بهت میدم حساب میکنم باهات خیالت راحت گدا گشنه برگشته میگه آره من گدا گشنم حساب کتاب چیزای دیگه هم خرجت لباسای ک خریدم برات خرجایی ک کردم بده اصلا مزه ی حرفی ک بهم میزنه نمیفهمه بهش گفتم مگه داره با ی آدم خیابونی حرف میزنی خجالت بکش من زنتم اینجوری پشتمی حالم از شوهرم بهم خورد با این حرف زدنش خیلی بیشعوره اصلا منو درک نمیکنه بابام حالش خوب نیست من بیمارستانه عوض اینکه بگه من کنارتم پشتتم انگار ن انگار حالم خیلی بده من برادر بزرگ تر هم ندارم خیلی تنهام دیشب داشتم از تنهایی تا صبح گریه میکردم