2733
2739

هرچی میگذره دوری ازنامزدم برام سخترمیشه شیش ماهه نامزدکردیم هنوزعقدنکردیم ومحدودیت داریم ونمیتونیم باهم جایی بریم یابهم نزدیک شیم منم دوس دارم کنارش باشم بدون استرس باهاش بیرون برم دلم براش تنگ میشه چراهیچ تلاشی نمیکنه عقدکنیم دخترعموش فوت کرده شیش ماهه میگه بخاطراون نمیشه فعلا ومنم مجبورم بسازم وتحمل کنم💔

به هیچ صراطی مستقیم نیست منم خودمو کوچک نکردم گفتم هرجامیرم ازم میپرسن کی عقدته ولی من تاصدسالم بشینم غرورموخوردنمیکنم بگم بیاعقدم کن💔بنظرم خودش بایدبیشترازمن مشتاق باشه نه من بیشترازاون

اتفاقا دوره نامزدی بهتره یکسال باشه تا شناختتون بیشتر بشه

ربطی به مشتاق بودن اون نداره،اتفاقا مشتاقه اونم

ولی بخاطر عزادار بودنشون نمیتونن جشن بگیرن...

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.
اتفاقا دوره نامزدی بهتره یکسال باشه تا شناختتون بیشتر بشه ربطی به مشتاق بودن اون نداره،اتفاقا مشتاق ...

همش تقصیرخواهراشه حتی تونامزدیمونم شرکت نکردن وگرنه خودش میخاد اونامیگن مانمیایم اینم فعلاکاری نمیکنه💔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
بی قراریت قابل درکه ولی سعی کن وابستگیت رو از بین ببری من عقد بودم بخاطر وابستگی مشکلاتی برام پیش او ...

خب منم دوس دارم مث بقیه کنارش باشم عصابم خوردمیشه حتی جرات نداریم نزدیک هم بشینیم

همش تقصیرخواهراشه حتی تونامزدیمونم شرکت نکردن وگرنه خودش میخاد اونامیگن مانمیایم اینم فعلاکاری نمیکن ...


بنظرم تقصیر کسی نیست

ما هم متاسفانه برا مرده ها صبر میکنیم تا بگذره بعد جشن میگیریم

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.
بنظرم تقصیر کسی نیست ما هم متاسفانه برا مرده ها صبر میکنیم تا بگذره بعد جشن میگیریم

مال اینایک سال صبرمیکنن خب شایدیکی دیگه هم مردهردیقه مرگ ومیرزیاده بایدتاکی صبرکردبنظرت

مال اینایک سال صبرمیکنن خب شایدیکی دیگه هم مردهردیقه مرگ ومیرزیاده بایدتاکی صبرکردبنظرت


متاسفانه ماهم تقریبا یکسال صبر میکنیم

دیگه وقتی خواهراش گفتن نمیان...نمیشه که بگیره..


می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.
2740
متاسفانه ماهم تا سالگرد صبر می کنیم واین خیلی زندگی جوونا رو تو این جامعه عقب می ندازه واقعا گناهه

دقیقاا

می دانی چی باعث شد اینهمه دوستت داشته باشم و از فکر کردن به تو دست بر ندارم؟! تو کودکِ غمگین و سرکوب شده ی درونم را از زیر آوار بیرون کشیدی، گرد و خاکش را تکاندی، بغلش گرفتی، تحسینش کردی و دوستش داشتی. تو زمانی از راه رسیدی که من نیاز داشتم حس کنم برای کسی، بیشتر از هرکسی اهمیت دارم.تو در موعد زخم های عمیق من رسیده بودی و برای کودک تنها و ترسیده ی درونم، پناه شدی و این منطقی ترین دلیلی ست که برای دوست داشتنت سراغ دارم.نرگس صرافیان طوفانتو قصه‌ی ناتمام من هستی و پایانی برایم نداری................تو قشنگ ترین سهم من از دنیایی ......بدترین حالتی که ممکنه برای یه آدم پیش بیاد اینه که همزمان هم احساسی باشه و هم منطقی، یعنی قلبش داره مچاله می‌شه ها، ولی مجبوره منطقی تصمیم بگیره، بعدش باید روزها و ماه‌ها و حتی سال‌ها بشینه به قلبش توضیح بده که اگه اون کارو نمی‌کردم بیشتر مچاله می‌شدی.اما مگه قلب حالیشه؟ وقتی دیگه صلحی نباشه بین عقل و قلبت، انگار لای منگنه ای، چون نه مغزت قلب داره، و نه قلبت مغز.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687