پنج سال پیش رفته بودیم کربلا خانوادگی مادرم رفته بود برای خواهرم روسری خریده بود به نیت خوشبختیش بین منو خواهرم دو ساله قلبم شکست واقعا و با ناراحتی و هزار دعوا و منت برای منم چادر خرید.هنوزم یادم میاد گریه ام میگیره .بهش گفتم هرچند که جواب درستی بهم نداد ولی احساس سبکی میکنم
خواهرت بزرگتره؟؟
کاش منم یه روز بتونم ،اون همه بی حرمتیا، تبعیض و... رو بگم همش شوهرم سرکوفت میزنه میگه تو زبون نداری
چی گفت بهت؟
من تک فرزندم هیچ وقت اینا رو درک نکردم ولی گاهی فک میکنم احساس بچه ها درباره این حس ها اشتباه یعنی پدر مادر چطوری میتونن واسه یکی بخوان واسه یکی نخوان
من پنجاه تومن داشتم اونا رو برام جهاز نمیخریدم داشتم یکم خرده ریز می‌خریدم پنجاه تومن رو میخواستم ی دمپایی مردونه بخرم ی زنونه خیلی پولم کم بود کلی باید می‌گشتم
ی زنونه پیدا کردم ۲۵ تومن گفت باید برا منم بخری هر چی گفتم مامان پول ندارم عوض اینکه ی پولی بدی جهاز بخرم هست ؟قهز کرد گریه کرد منم مجبورا رفتم خریدم ک دم عروسی قهر نکنه
خوب عزیزم ناراحتی نداره که ،مامانت برای اینکه خواهرت یه شوهر خوب کنه و زندگی خوب داشته باشه واسش خریده ،برای این واسه تو نخرید ،چون تو از نطر اون کوچیکی ،اگه تو بزرگتر بودی واسه تو نیگرفت ،منم یه مادرم بین دخترام ،دختر اول و دومم ۳ ساله،برای اولی دارم تکه های جهیزیه میگیرم و همیشه هم برای اولی دعا میکنم و به نیتش وسیله میخرم ،چون دومیه الان از نطر من کوچیکه ،مادر که شدی میفهمی
ببین من دختر بزرگم. یه داداش دارم ۳سال کوچیکتره،ازم. ازدواج کرده بهش پول داد خونه بخره و عروسی بگیره. طلا فروخت که ماشین بخره. عیدی هایی،که به عروسمون هرسال میده از من بیشتره. خیییییلی احترام اونا رو داره عکس داداش و عروسمون،بک گراند گوشیشه، بعد یه قرون کمک ما نکرد که خونه بسازیم،با بدبختی خونه رو ساختیم، چند سال ماشین نداشتیم و...
حالا شوهرم این تبعیض ها رو دیده و سرکوفت میزنه. خداییش،شوهرم از دادلشم، بیشتر کمک مادرم می‌کنه تعمیرات و خرید و...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
