2737
2739

من میرم خونه خالم ناهار دعوتم شوهرمم گفت منم واسه ناهارم آبگوشت میزارم که یهو دیدم گوشت هارو برداشت گفت میرم خونه‌مامانم بپرسم چطوری میزاره😐😐😐😐😐بعد که برگشت گف اونام خواستن دیگع نمیتونم برا تو نگه دارم 😐😐😐


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
2740

دیوونه ست؟

ما آدم ها دو سبد با خودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون ؛ نکات مثبت و خوبی هامونو میندازیم تو سبد جلویی ، عیب هامونو تو سبد پشتی ؛ وقتی تو مسیر زندگی داریم راه میریم فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی !

یعنی از هیچی واسه پر بازدیدی نمیگزرین😐

درخواست دوستی قبول نمیکنم حتی شما دوست عزیز🙂 اگه تو تاپیک ها یک دفعه غیب شدم جواب ندادم ناراحت نشین بچه کوچیک دارم احتمالا یه گندی زده 😅وقتی‌توتاپیکها‌مخالف‌هستین‌وتوهین‌کردیدوجواب‌ندادم‌فکرنکنیدکم‌اوردم😏خیر بنده برای شخصیت خودم‌ارزش قائلم و با بحث بایک ادم بیشخصیت شخصیت خودم رو پایین نمیارم  🪻اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🪻

من آبان1401رفتم خونه خودم شب سال تحویل1402مادرشوهرم پدرشوهرم بابابزرگش ومامان بزرگش خواهرشوهرم شوهرشوبچش باعموشوبچه هاشوخانومش بابرادرشوهرم خونه مابودن شام اونم به چه سختی حساسیتایی که دارن و.... دعوت بودن من چون خیلی کارداشتم شام نتونستم بخورم درست غذابوقلمون وفسنجون بودفرداش اومدم برنجاروتهدیگاشوجداکردم به سختی همه روقابلمه کردم گذاشتم تویخچال شوهرم خونه من رفتم باغ بابام گفتم میام خونه یه دل سیرمیخورم اومدم خونه دیدم هیچی نیست همه روبرده بودخونه مامانش حتی میخواست سحری بخوره چیزی نزاشته بودحالابنده خداهاخودشون غذادرست کرده بودن اومده بودن کمکم اماحرسم ازشوهرمه که میدونست من نخوردم گفته بودم امابازم جوابای سربالاداد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز