2733
2739

کمی دلم آشوبه ...

یاد خاطرات چندسال اخیر رهام نمیکنه 

از مادر همسرم زخم های عمیق خوردم جوری که تنها راه نجاتم رو مرگ میدیدم

و الان روی خون دل من زندگی میکنه و هرروز خوشحال تر از دیروزه...

بشدت منتظرم یک روزی بیاد و تقاص پس بده...اصلا نمیتونم ببخشم...کینه ام حالم رو بد کرده...

شما تجربه دارید که ظلمی در حقتون بشه و ببینید که طرف تقاص پس داده؟

یا اینکه تونستید ببخشید؟


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

خیلیا دقیقاهمون ظلمی که درحقم کردن سرشون اومد ولی چون بخاطر خدا بخشیدمشون تعریف نمیکنم ک چیشد ولی بدون یکی فقط ی احساس ناراحتی ساده هم بهت یده خدا توان همون ناراحتیتو از طرف میگیره

ای خدایی که آهن را بر داوود نرم کردی ، قلب او را نیز بر من نرم گردان

منم حس تو رو دارم

تقاص میدن نه اونطوری که من میخوام

تقاص میدن و باز دعا و طلسم میگرن برای ما

و من میخام دستشون کوتاه بشه از زندگی من و همسرم

     💕 دعای نی نی سایتیا عجیب گیراست 💕                                💖لطفا دریغ نکنین💖                                              💓 دوستون دارم💓
2738

یک نفر بود خیلی حرف ازش شنیدم، هرجا نشست گفت فلانی افسردگی بعد زایمان گرفته شیر نداره فلانه بهمانه ....

من خیلی شکوه پیش خدا بردم

حتی یک روز گفتم دیگه اعتقاد ندارم قرار نیست کسی جواب حرفاشو پس بده 

اما خدا طوری اونو نشوند سر جاش که دوباره ایمان آوردم 

توام صبور باش

خدا میدونی کی زمانش میرسه 

خدايا شكرت ❤️السلام علي الحسين ✨ ممنونم كه روز تولد امام حسين بهم عيدي دادي خدا جون 😘

تقاص وقتیه که شما حواست نیست. درواقع انقد خوبی که خدا میذاره ببینی!

اره دیدم، یکیو ناراحته ته دلم که تقاص داده. یکیو اروم نمیشه دلم. حس میکنم کمش بود🤦‍♀️

ایه 3 سوره حج.ایه 126 سوره اعراف... دوستان این ایات برای صبر و قضاوت نکردن هست!
خب؟

 وقتی ده روزبود زایمان کردم کاری کرد شوهرم کتکم بزنه یه دروغی به شوهرم گفت منم گفتم خدایا سپردم به خودت درست یک سال بعد که زایمان کرد چون سزارین بود ده دفعه شکمش باز شد چهار بار دوباره رفت اتاق عمل اون شش دفعه دیگه بزور دارو واینا خوب شد کلا تا اوایل ۷ماهگی پسرش تو بیمارستانا بود اونجا بود که فهمیدم وقتی بسپری به خدا خودش میفهمه چیکار کنه😊

من ندیدم

مادرم که فوت کرد زن داداشم جلوی همه میگفت من هواشونو دارم بهشون میرسم ولی دریغ از یه سرزدن معمولی. باهرکی خوب بودیم میرفت میچسبید بهشو انقدر بد مارو میگفت که طرف باما بد میشد. یه بار رفته بودیم خونه عموم اونم اونجا بود میگفت ما میخوایم باهم بریم پارک!!! یعنی زودتر برید خونتون !

تمام خواستگارای خواهرمو میپروند و تو کوچه گفته بود ماعیب و ایراد داریم.  الانم بادوتادخترش و شوهرش داره خوش و خرم زندگی میکنه و پدرمم کاملا در اختیارشه.همه کاراشونو میکنه 

بسپار به خدا و اصلا بهش فکر نکن حساب کتاب خدا و زمانش با تفکرات ما فرق داره عزیزم 

چیزی که خیلی داغونم میکنه اینه که اون مدام منو با شکم حامله نفرین می‌کرد و دعا می‌کرد بدبخت بشم فقط بخاطر اینکه پسرش منو میخواست و اون منو نمی‌خواست

حالا که من با حرفها  رو بدیهاش مریض شدم و زندگیم تشنج رو به خودش دید میگه آه من تورو گرفت...اینجا کمرم میشکنه نمیدونم واقعا حق با کیه 

وگرنه میتونستم راحت تر دلم رو بسپرم به خدا...

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز