خانواده نامزدم من رو دعوت کردن خونه شون بعد ناهار نامزدم رفت تو اتاق من صدا کرد وقتی رفتم دیدم که پیراهنش در آورده گفته چطوره اصلا خجالت کشیدم سرخ سفید شدم بعد هی میگفت جان من بگو چطوریه منم مثل دیوونه ها گفتم وای خدا چه اندام قشنگی اینا که ناراحت نشه بعد پیراهنش پوشید ی لبخند مصنوعی زد رفت بیرون به نظرتون کجای کارم گیر داشت بعد نیم ساعت که کمک مادرشوهر کردم زنگ زد آماده شو بریم خونه برسونمت اینا خیلی سرد باهام رفتار کرد حالا میخام بگید که حق میدن من یا اون اصلا باید چطور رفتار کنم 🥴
دوست داشته بغلش کنی
انتظار داشته دستتو با چاقو ببری لابد
کم کاری کردی🤣
شاید میخواسته بری بغلش 😅
فک کنم فهمیده الکی گفتی😂مصنوعی بوده لحنت
من نفهمیدم معنی کارشو
بعد بهش بگو انتظار نداشتم با این صحنه مواجه بشم
خجالت کشیدم و اینا، خودتو بزن به حجب و حیا و خجالت
یه کمم ازش تعریف کن حل میشه 😂
بايد با ذوق شوق تعريف ميكردى متوجه لحنت شده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
