به من اجازه ندادن ماما همراه داشته باشم. و خب اگه قبل از زایمان ورود همراه ممنوعه خب پس خودشون موظف هستن به نیازهای بیمار رسیدگی کنن، خودشون میدونن آخرای بارداری چقدر به مثانه فشار میاد و زن بیچاره هی دستشوییش میگیره ولی اجازه نمیدادن از تخت بیام پایین. باید تو خودم دستشویی میکردم ؟
باید پروسه ی باز شدن رحم طی میشد ولی طی این مدت اگر بیمار نیاز به چیزی داشت یا مشکلی براش پیش اومد خب به کی بگه؟ کی پاسخگو هست؟ وظیفه ی پرستار چیه پس؟ هر بار می اومدن معاینه میکردن حتی جواب نمیدادن که آیا رحم باز شده یا نه؟ کلا بیمار رو آدم حساب نمیکردن.
جالبیش اینجاست که بعد از چند روز درد شدید که به حال مرگ افتادم تازه فهمیدن که ای دل غافل لگنم تنگه و اصلا از همون اولشم امکان زایمان طبیعی به هیچ عنوان نداشتم. (با اینکه خودشون تو همون ببمارستان قبل از تزریق آمپول فشار و قبل از شروع درد طبیعی ازم سونو گرفتن و میتونستن بفهمن که امکان طبیعی نیست)
من که آخرش سزارین شدم ولی شاهد بودم که سر زن های بیچاره ای که در حال زایمان طبیعی بودن داد میزدن میگفتن خفه شو سرمون رفت.
هیچ جوووووری واقعا هیچ جوری قابل توجیه نیست رفتارشون