خیلی ناراحت شدم از حرفش
گفتم چی گفتی؟ دوباره تکرار کرد
هیچی نگفتم تا چند لحظه چون بشدت عصبانی شدم .... صبر کردم تا آروم بشم .... با آرامش گفتم خوشحالم که خدا هست و میبینه.
بعد از نیم ساعت گفت حرفم خیلی هم بد نبودا میخاست مسخره ام کنه
منم گفتم پس بین خانواده تو چی ان که تو تحصیل کردشونی