بابام ب خاطر اینکه خیلی اذیتم کردن گفت حق نداری دیگه باهاشون در ارتباط باشی منم چند ماه قطع رابطه کردم اما زنذگیم داشت میپاچید الان چند باریه میرم خونشون حالت میترسم بابام بغهمه چون همین الانم شک کرده چند بتر ب خواهرم گفته خدا اون روزو نیاره دوباره بااینا همکلام بشه
به حرفت پدرت گوش بده .
آروم آروم بگو
درسته پدرت صلاحتو میخواد اما وقتی چاره کارت قطع رابطه باهاشون نیس
قطع ارتباط چه دردی رو دوا میکنه
الان دیگه اذیتت نمیکنن؟؟
یعنی چی زندگیت داشت میپاچید؟
من جای تو بودم رو حرف بابام حرف نمیزدم اینجوری خم احترام بابام حفظ می سد هم احترام خودم
والله چی بگم آخه پدرتم نباید اینجوری کنه خب تو توی زندگی خودت بهتر میدونی چیکار کنی.به مادرت بگو باهاش در میون بذاره بگه تلفن کردن برا احوالپرسی و دلجویی اینم مجبوری جواب داده و...
فعلا ، رابطه تو باشون بزار در حد سلام و علیک تا چند وقت دیگه شاید بابات کمی سرد بشه از ناملایماتشون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
