من نميخواستم دروغ بگم چون همش ميگفت آيفون دوازده بگير بهتره منم همينقذر ب حريد اين گوشي پول داشتم بهش گفتم آيفون دوازده الان بخاطر همين يه دروغ عذاب وجدان دارم وگرنه ادم دروغگويي نيستم نميدونم چيكار كنم ك هم اين عذاب وجدانه بره هم اينكه ترسشو نداشته باشم ب همين آيفون يازده دارم ولي بهش دروغ گفتم ك آيفون دوازده ميترسم يفهمه چيكار كنم من خيلي ذهنم مشغول اين مسئله شده
وقتی دید
بگو مگه این ۱۲ نیست ؟؟
بابام خریده ....
جدید بود نبود ؟
خب دوازده و یازده که خیلی فرق دارن میقهمه
بگو اشتباه گفتم حواسم نبوده
اگر گفت بگو جدیی! من گفتم ۱۲ نه تو اشتباه میکنی من گفتم ۱۱
کلا بی اهمیت باش و سعی نکن با ی دروع دیگه اینو بپوشونی وگرنه متوجه میشی یحاطر ی دروع ناخوداگاه ۱۰۰تا ددوغ گفتی
بارها سعي كردم بي اهميت باشم و بهش فكر نكنم ولي چون ادم دروغگوييي نيستم و يه دروغ اينهمه اذيتم ميكنه از انور هم رابطه أم روز ب روز داره جدي تر و پايدار تر ميشه بيشتر عذاب وجدان و استرس فهميدن اونو دارم جوري ك نميتونم برم يه ديقه بببينمش نميدونم بايد چيكار كنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
