غرنزن.محبت کن.هرجا حرف راست و حق رونگو.سکوت کن هروقت میبینی حرف خانوادش میزنه.نظرنده.منکه همسرم خداروشکربحرفمه.والبته خودمم شخصیت ارومی دارم.هرازگاهی بخاطرپسرم ک کوچیک صدام میره بالا.شلوغ میکنه.وگرنه ازسنگ صدادربیادازمنم میاد.قهرکنی بری روابطتتون بدو بدترمیشه.بمون توخونه هرچی شد اصلا خونه پدرت نرو.
جاری من ۴ سال اومده طبقه بالای مامثلا.تواین چهارسال یسال تمام خونه خودش نبوده.مدام قهرو دعوا .توبگو تواین ۴ سال دوکلمه باهم حرف نزدیم.چهارپنج باربیشترسلام علیک نکردیم باهم.سنشم کم نیستا.۳۷ سالشه.حالا آذر ۴۰۲ بچه دارشد.شش روز بعد زایمان دعواشون شد.رفتع خونه پدرش بابچش.هنوزم خونه پدرشه.این نشد ک زندگی.برادرشوهرم میگفته نمیخوام نه بچمو ببینم نه زنشو.ازبس رفته خونه پدر ازچشمش افتاده.برادرشوهرمم ککش نمیگزه میره خونه مادرشوهرعفریطه ام میخوره میخوابه میره سرکار.انگارنه انگاربچه دارشده...قهرنرو.بمون و چشمشون درار با قوی بودنت.