یه دختر بیست ماهه دارم
پدرش صبح تاشب نمیبینه سرکار شب کمیاد من بیدار نکهش میدارم یازده باباش میاد تا دوزاده ببینه پدرشو
هر جمعه بیرون میبرمش پارک و...
روزا هم گاهی خودم میبرمش پیاده روی
ولی یه جوریه نزدیک خونه میشیم مبگه نه نریم
میارمش خونه بقدری ریه جیغ تا یساعت بزور میخوابع که دست و پاش میپره ازگریه اوق میزنه دیگه بزور میخوابع
خونه همسایه میبینه در بازه میره حیاط وخونه اونا میخنده بازی
ولی برای خونه پنجاه متری ما اینکارا میکنه
منم میشینم گریه ازبس خودشواذی میکنه
امروز یه جیغ خیلی بدی زدم دیگه اعصابم خوردشد بچع ترسید گریش بیشتر شد.
توروخدا راهکار بدین