اره الان بهتره
چرا عزیزم هستم میام سر میزنم
تو چیکار میکنی کم پیدایی
چرا اتفاقا تو عید دوتا خاستگار برام پیدا شد
یکیش برادر زاده ی زنعموم بود اتفاقا وضعشونم خیلی خوب بود شهرک غرب میشینن مهندس برق بود
بابام فوری رد کرد نذاشت بیان خونمون اصلا سریع پشت تلفن رد کرد خیلی سخت گیره تو خاستگار بابام میگه فرهنگشون به ما نمیخوره زیادی بازن 😑 انقد مامانم دعواش کرد که چراانقد سریع و محکم نه میگی بزا چندجلسه یا اصلا یه بار بیان حرفاشونو بزنن اونوقت اگه چیزی دیدی رد کن
حمید چ خبر اخراومدن با مامانش خاستگاری خونتون ؟