بچه ها دوستم خیلی خوشگله دوست داشت رل زدنم تجربه کنه از ترس مامانش رل نزد حتی تا حالا راجبه یه پسرم حرف نمیزد
حالا یه پسر طلا ساز وضعش توپ ۲۲ ساله ازش خوشش اومده و باهاش دوست شده میگه دیروز ۴ کیلو شیرینی خریده داده بهم مدرسه پخش کردم 😐
یا میگه رفتم تو ماشینش(واسه اولين بار )حس بغل کردن و تجربه کرده و پسره بغلش کرده گریه کرده گفته من دلم تنگ میشه مامانت نمیزاره دیر به دیر میبینمت
دوستم از حالت اکبند در اومده به حس عجیبی دارم نگرانشم😐۱۶ سالشه اما قد و هیکل درشته