نوبت من بود ی لحطه رفتم بستنی بردارم اومد کلی چیز میز پشت سرهم اورد چید رو پیشخوان فروشنده گف الان بزا شما هم میارم انگار عجله داری
گفتم اره ماشین روشنه
بعد همون زنه ک خیلی هم ورر میزد گف خیلی کار اشتباهیه ماشینو روشن بذاری منظورش این بود ب من چ عجله داری میخواستی خاموش کنی
ضیفه عتیقه پررو
چرا عقلم نکشید همونجا بگم کار تو هم اشتیاهه نوبتو رعایت نمیکنی