خداروشکر داداشم حالش خوبه زندگی خوبی داره باخانومش بیرون میره میگردن
منم خوشحالم براش الهی که هزار برابر خوش تر بشن
اما دلم میگیره منم دلم میخواد همش به خدا میگم کاش به منم یه زندگی نرمال میدادی من با پدر مادر مسن هیچ تفریحی ندارم همش کار وخونه هیچی
اصلا خوشی ندارم
گاهی وقتا از خودم متنفر میشم که دلم میگیره همش به خودم میگم تو خواهر شوهر بدی هستی در صورتی که به خدا به خودشون چیزی بروز نمیدم تازه دعا میکنم خوشبخت تر بشن الانم شام پختم بیان خونه مامانم اما داداشم گفت از صبح با زن داداشم بیرون بودن یه لحظه انقدر دلم خواست که خدا میدونه دلم خواست منم ازدواج کنم و یه زندگی این جوری داشته باشم
منم چند سال پیش جدا شدم و بعد از اون حسرت زندگی نرمال همش روی دلمه دلم زندگی و بچه میخواد😔
خیلیم تنهام هیچکس رو ندارم درد و دل کنم حتی دوست