من دوست ندارم جلوی کسی گریه کنم ولی اصلا کنترلی روی اشکم نداره سریع اشکم درمیاد و هرکاری میکنم نمیشه جلوش رو نگه داشت و قطره قطره میریزه
مامانم اومد در مورد گذشته ام یه چیزی گفت و من یکن که حرف زدم اشکم ریخت و همین جوری گریه میکردم مامانم ناراحت شد من افسرده ام اما جلوی خانواده ام همیشه تظاهر کردم و در تنهایی خودم رنج میکشم و گریه میکنم 😔
امروز دلم گرفته بود از شانس مامانمم امروز اومد پیشم حرف زد😔
زندگیم پاشیده و از همسرم جدا شدم و این مثل یه داغ روی قلبم مونده🥲😔
الانم باید پاشم شام بپزم زن داداشم قراره بیاد خونمون ولی خیلی دلم گرفته دلم به کار نمیره😔