امروز با مامانم دعوا کردم اما تقصیر من نبود چیزی بهش نگفتم دنبال بهونه بود همش خودش نفرین کرد و مشت حرفی بارم کرد دلم میشکنه بخاطر اینکه چیزی به کسی نمیگم الکی ب سرم میشن حتی دوست یا رفیقی ندارم باهاش حرف بزنم یه دوست پسر دارم اونم همش دنبال کارای خودشه پنج دقه حرف گوش میده دلداریمم نمیده میره خیلی تنها درمونده هستم کسیو ندارم راهنماییم کنه فقط بلدم گریه کنم