سوتی و بدشناسی های منننن روز کنکوورر بماندد به یادگار

  واقعااا خندیدم امروز

سوار ماشین ک شدم گفتم اقا تروخدا زودتر فقط برو گفتن من همانا و خراب شدن ماشین همانننناا ماشین فس فس کنان رسیدد دم حوزهه

خانمه دم ورودی اومد عکس کارتو با شناسنامه چک کنه

خودم  یشکل بودم عکس شناسنامم ی جور بود(خیلی لاغر بودم توی دوران بیماری ازم گرفته شده بود) عکس کارت ی جور  (خیلی چاق  بودم)

خلاصه اولین گیتو رد کردم

رسیدم ب دومی ک ی دستگاه میارن اینو از پایین پام رد میکردن این بوق میزددد

مجبورم کردنن شلوارممم وو تا نصفه بزنم بالا  خداروشکرررر میکنم از ی حدی بالاتر نرفت

رفتم سرجلسه امتحان شروع شد من عادت دارم  چ موقع درس خوندن چ امتحان دادن طولانی دهنم بجنبه هم بنوشم هم بخورم از همون لحظه اول شروع کردم ب خوردن

نیممم ساعت اول دستشوییم گرفتتت مراقب ب زور اجازه داد برمم تازه همراهمم تا دم سرویسس اومد  ساعت دومممم وضع هماناااااا ولی خب خیلی تحمل کردم

اومدم اون برگه روی میزو کندم دقیقا اخرین دفترچههه رو داشتم پاسخ میدادم حواسم نبود گذاشتمم زیر پاسخ نامه وای چسبههه چسبیدددد ب پشت پاسخ نامهههه قشنگگگگ تا 80 درصی پارگی رفت مرقب بیشتر از من جاممم کردههه بوددد من داشتم میخندیدممم

پ.ن:امیدوارم نتایجج به همیننن شادابییی امروزممم باشههه  

سال سوممم کنکوورممم هستتتت