اینایی که میگم عین واقعیته پس الکی قضاوت نکنید
من نمازشب میخونم اوایل که میخوندم سر کار نمیرفتمو طرفای ساعت یک و دو میخوندم الان شده بعد نیمه شب شرعی اولش…اوایل که میخونم همین پارسال بود وسط حال داشتم میخوندم به قنوت که رسیدم یکی احساس کردم پشتم داره صدای انگار یکی داره پلاستیک بهم میسابه اومد مدامم جا عوض میکرد چون صداش از مکانی به مکانی پشتم منتقل میشد انگار یکی داره پلاستیک دستش گرفته داره باهاش جابه جا میشه نفسم بند اومده بود اسامیو یادم رفته بود تو قنوت فقط نمیخواستم بشکنمش بعد انگار دید ناموفقه صدا قطع شد!بعدش خیلی حالم بد شد این قضیه دیگه تکرار نشد تا یه شب خوابیده بودم چشمامو باز کردم یهو دیدم یه سایه سیاه از رو زمین سریع شد!فکر کردم سایه ماشینی چیزی از پنجره افتاده اینطوری ماسمالیش کردم و خودمو قانع کردم!من یه مدت ف.ال ورق برا خودم خیلی میگرفتم و برای دوستام گاهی و همشم درست بود(نه دریافت وجه فقط برا سرگرمی)خوابام درست از اب درمیومد به شدتم خواب جن میدیدم!تو همین گیرو دار بودم که یه شب سرویس فرنگی رفتم نشستم روش دقیق همون سایه ای که اون شب دیدم از زمین رد شد سقفو نگاه کردم دیدم سقف کاذبه (خونه ما تو برج و سقفای سرویسا کاذبه)چیزی نتونسته سایه بندازه هی خودمو عقب جلو کردم دیدم سایه منم نیست!خیلی تو فکر رفته بودم!تا یه جا اتفاقی دیدم که ف.ال موجودات غیر اورگانیکو به زندگیت باز م‍‌ی‍‌ک‍‌ن‍‌ه…خیلیم یه مدت عصبی شذه بودم کارام خوب پیش نمیرفت اصلا یه وضعی چند تا غسل کردم و توبه کردم و شروع کردم به خوندن سوره تکویر و چند وقتم بقره گوش دادم خیلی تاثیر داشت….دیگه تکرار نشد ولی هنوزم من نفهمیدم اون سه بار اتفاق چی بود!واسه ی چی بود…
