مرا ترکی ست مشکی موی ونسرین بوی وسیمین بر
سوهالب مشتری غبغب و حلال ابرو و مه پیکر
چو گردد رام و گیردجام و بخشد کام و تابد رخ
بُوَد گلریز و حالت خیز و سحر انگیز و غارت گر
دهانش تنگ و قلبش سنگ و صلح جنگ و مهرش کین
به قد تیر و مو قیر و به رخ شیر و به لب شِکَر
چه بر ایوان و چه بر میدان
چه با مستان و چه با بوستان نشیند پورش و گوید تلخ و آرد شور و سازد شر
چه آید رقص و دزدد شاق و گردد دور نشناسم
ترنج از شصت و شصت از دست و دست از پا و پا از سر