دلایل منطقی دارم برای اینکه ردش کردم ولیداره بهم حس عذابوجدان میده و بهم میگه حتما رفتی با یکی دیگه یکیدیگه روپیذاکرذی
خدا شاهده هیشکی روپیدانکردم فقط دیدم بهم نمیخوریم خونوادش جدا شدن خودش اصن کتاب نمیخونه منو درک نمیکنه
ترخدا بگید چیکارکنم تموم کنه
خیلی پسر خوشگلیه و خوش هیکله خوش اخلاقم هست ولی عیباش زیاده بدترین عیبش همین خانوادشه واقعا بگید چیکار کنم