هی غر الکی میزنه میزنه تا بابام عصبی بشه یا من عصبی بشم ی جنگ درست بشه بعد ساکت میشه
همرو ریز ریز میندازه به جون هم بعد راحت میشه
وقتایی که بابام هست اینجوره
مثلا میگه فلانی کار نمیکنه فلانی تو گوشیه همش فلانی بیسار در صورتیکه وقتی تنهاییم نمیگه
مثلا من میرم اشپز خونه بابامم میاد آشپزخونه سریع میگه این دوتا کاسه رو میشستی دیگ ( در صورتیکه من خیلی کاری ام و اصلا یدونه لیوان تو سینکه)
یا از بیرون میاد سماور آب داره الکی میگه ی دقیقه دیر میرسیدم سماور میسوختا
فقطم با من اینجوری نیست با داداشمم همینه
از بابام به ما میگه که پول نمیده فلان
همرو باهم دعوا راه میندازه خودشم میزنه به مظلوم نمایی