بعضیا کلا تو هرشرایطی یجور میخوان خودشونو خالی کنن
منو همسرم الان یسالو نیمه کلا گذاشتیمشون کنار خانوادتن بدستور مادر خانواده داشتن درس و تربیت میدادن و تیکه دخالتو ...منم دیدم احترام هیچ جوره ج نمیده منم داره زندگیم لطمه میخوره الان راحتیم و ارامش داریم همسرمم اصلا ناراحت نیست تازه میشینه دردو دل میکنه که پدر مادر نبودن و چکارایی ک نکردنو ...
از آدم بدزبان و منفی باید دوری کرد هرکس میخواد باشه
با مادرشوهرت در حد سلام و احوالپرسی صحبت کن
پیشش هم نشین اصلا
من خودم اینکارو میکنم راااحت شدم
انقدر آدمای خوبی هستن که اصلا فامیلاشون خیییییلللللییییی کم باهاشون رفت و آمد دارن ...متاسفانه خودم کردم که لعنت بر خودم باد یکی دو بار عقد و عروسی فامیلشون بود من اون موقع نامزد بودم منو نبردن گفتن چون هنوز معلوم نیست نمی‌بریم ندونا میخاستن کسی چیزی بهم نگه من سالها بعد فهمیدم مقصرم خالم بود خیلی خوب ازشون میگفت چون خواهرشوهر م عروسش هست نمیخاست ضایع بشه من خالم حلال نکردم هروقت ببینمش اصلا حرف نمیزنم باهاش فقط،یه بار گفتم خاله کاش اینا رو به ما معرفی نکرده بودید گفت قسمتت بوده خاله اونوقت دو تا دختر خودش داره گفته تا خونه نخریدید نمی‌ذارم دخترعمو ببرید و جشن عروسی بگیرید
عزیزم من تاپیک قبلیتو خوندم فقط به تمیزی گفتی گیر میده تیکه میندازه از نظر این دادگاه دلایلت بر ای قطع ارتباط اصلا کافی و موجه نمیباشد. اهمیت نده عزیزم. مادر شوهر منو داشتی کشته بودیش که. حساسیتتو کم کن زندگیتو بچسپ. باز هر طور خودت دوس داری از ما گفتن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
