امشب با شوهرم رفته بودیم خونه یکی از دوستان خانوادگی بعد زن طرف که زیاد نمیشناختمش فقط اسمشو میدونم و یه سری فقط بیرون دیدمش اومدن مغاازمون ..
خلاصه شوهرش با شوهرم رفیقه مارو دعوت کردن..
اینو بگم که شوهر من حالا من خودم نیستم رو نمیدونم ولی هیز نیست وقتی باهاشم و میریم بیرون
اهل خیانت نیست مطمعنم ..اما این خانومه پوشش زیاد خوب نبود و پلنگه کلا این تا اومد من حس کردم شوهرم جا خورد چون زنه خیلی به خودش رسیده بود ..
تو دلم یه جوری شد نمیدونم حسم درسته یا غلط ولی مرداد همش میگن از پلنگ متنفرن ولی یه پلنگ میبینن ..