در حال حاضر عقدم و دیشب رفتم عروسی با دوستی که ۸ ساله میشناسمشش بعد به شوهرم نگفتم که میخوام برمم عروسی یهو زنگ زد قطح کردم گفتم پیام بده نمیتونم جواب بدمم گفت چرا کجایی گفتم دختر عمم کنارمه نمیتونم حرف بزنم گفت تنها رفتی پیشش گفتم آره بعد چون زن داییش می‌دونستن عروسی میرم گفتم نگم خبر دار میشه گفتم ! بهش گفتم تنها بود دختر عمم گفت باهام برو برگشت گفت میام دنبالت نریااا گفتم نه نمیشه چون وسط عروسی بودممم بعد با دوستم باید میومدم خونه چون خیلی دور بودد بعد این قهر کرد که چرا به من نگفتی گفتم از مامانم اجازه گرفتم گفت باشه منم آدم حساب میکردی چرا به من نمیگی و اینااا... خلاصه نمیدونم چی بگممم الان مقصر کیه؟ بهش گفتم با دختر عمم و اینا اومدممم یعنی فردا هم نمیخواد منو با اونا بزاره برم جایی؟ من پیام دادم جواب نداد چیکار کنممم؟🥲🥲🥲قرار بود امشب بیاد اگ اومد چی بهش بگم اگ نیومد چیکار کنممم؟
کارت اشتباه ک نبوده چرا ترسیدی بهش خبر بدی؟
مقصر تویی نه اینکه ازش اجازه بگیری باید بهش میگفتی الان تا آخر دیگه بهت اعتماد نمیکنه
اگه عقدی،وظیفتع در جریان بزاریش
بی اعتمادی بزرگترین آفت زندگی مشترکه
اگه میخوای قبولت داشته باشه در جریان امور یومیه ت قرارش بده
امشب هم بگو عزیزم من تازه کارم نمی دونستم ناراحت میشی.
اشتباه کردی حق داشت بدونه کجایی ،معذرت خواهی کن از دلش دربیار
مردا میخوان زورشونو نشون بدن فقط شوهر منم اوایل ازدواج همینجوری بود پدرم دراومد تا اخلاقش درست بشه
عزیزم خودتو بزار جای شوهرت ، اگه جایی می‌رفت و تو بعدا متوجه می‌شدی به طوری که داره تورو میپیچونه ناراحت نمیشدی؟
روز قبلش در حد یه اطلاع دادن میگفتی ،مثلا فلانی من فردا عروسی دعوتم و تمام ، من نمیگم همه برنامه هاتو بهش بگو ولی وقتی مهمونی طولانی هستش و تو احتمال میدی که ممکنه تو اون تایم بهت زنگ بزنه یا بخواد بیاد پیشت بهش بگو چون اگه متوجه مخفی مخفی کاری یا دروغگوییت بشه دیگه نمیتونه بهت اعتماد کنه
یه سوال اگر اون بدون اطلاعت بره عروسی واکنشت چیه ؟
اطلاع بدید کجا می‌روید ولی اجازه نگیرید
مردا چرا خودشونو آدم میدونن
اینکه حتی خبر ندادی خیلی زشت و اشتباهه، اون ب تو نگه با دوستاش بره عروسی یواشکی چ فکری میکنی؟؟؟؟
اشتباه دوم دروغاته
من اگ جاش باشمو دروغاتو متوجه شم همینجا تو عقد تموم میکنم
چون ممکنه هرکاری کنی و باز دروغ بگی
ارسال نظر شما
