2733
2734
عنوان

خانما شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 1376 بازدید | 69 پست
دو ساعته همه میگن برو بیرون هی میگه خجالتیم خب نرو 🙄🙄🙄برای چی تایپیک زدی 

همینو بگو دقیقا🤣🤣 انگار ما باید زیر لفظی بدیم بهش بره صبحونشو بخوره 😒

تو ک تصمیم داری نری چرا دیگه تاپیک میزنی 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

منم خیلی خیلی خجالتی بودم

اما خونه پدرشوهرم اینا، صبحها صدا مادرشوهرمو ک بیدار شده میشنیدم از اتاق میرفتم بیرون برای صبحانه 

همسرم میخوابید

من روم نمیشد دیرتر از اتاق برم بیرون

یه عمر شخصیتم این بوده خیلی سختمه حداقل اونا من دیدن یه تعارف کنن بیا صبحانه من میزم ولی نکردن

وقتی صمیمی نیستی اونا هم میگن اگه بگیم شاید بهت بر بخوره تو با این کارات مشکل درس میکنی دخترم

منم خیلی خیلی خجالتی بودم اما خونه پدرشوهرم اینا، صبحها صدا مادرشوهرمو ک بیدار شده میشنیدم از اتاق ...

خوشبحالت الان من دارم داغون میشم دست و پام داره میلرزه از استرس مسخوام برم بیرون نمیتونم 

تو میتونی ❣️
یه عمر شخصیتم این بوده خیلی سختمه حداقل اونا من دیدن یه تعارف کنن بیا صبحانه من میزم ولی نکردن

معمولا ادمای مث شما خیلی کم رو 

واسه بقیه این سو تفاهم رو پیش میارن ک این ادم به ما محل نمیزاره یا قیافه میگیره 

نمیفهمن از روی کم رویی هستش 

اونا هم انتظار دارن شما پاشدی تا دستشویی رفتی برو جلو یه صبخ بخیر بگی 

یا بشینی باهاشون 

وقتی پا میشی میری دستشویی دوباه برمیگردی سرجات دیگه چی بگن بهت بگن بیا بزور یه چیزی بخور تروخدا

2740

اسی پس چجوری درس خوندی این همه سال 

شما مشکلت فقط خجالتی بودن نیست 

اعتماد بنفست هم کمه بنظرم

اگ واقعا میخوای ب خودت کمک کنی باید بری پیش مشاور 

اینجوری واقعا ب مشکل میخوری تو زندگی

نه من خیلی گرسنمه دوست دارم برم تو جمع اونا

اومدم بنویسم بدتر شد که! 

الان میگن عروس جیش داشت .بگن عروس گشنش شد بهتر نیست؟ بدو برو صبحونه بخور باخنده بگو اون چرا گشنه نمیشه من ضعف کردم.

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.
نه اونا خودشون صبحانه میخوردن جمع میکردن من وشوهرمم پامیشدیم خودمون چایی دم میکردیم سفره مینداختیم ا ...

جالب بود 😁

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.
جالب بود 😁

خخخ اخه هروقت باهاشون تنها شدم تو این پنج سال دلخوری پیش اومد دوبار با پدرشوهرم دعوا وحشتناک داشتیم دیگه نزدیک کتک کاری بود هزاران دفعم دخالت بیجا کردن حتی باورت نمیشه من تنها گیر بیارن میگن چرا پسرمون اینجوری لباس میپوشه چرا موهاش این مدلی کوتاه میکنه منم میگم پسر شماست سی سال بزرگش کردین من چی بگم بخاطر همین به شوهرم میگم فقط در حد دسشویی رفتن اونجا منو تنها بذار مثلا بارها شده میخواسته بره تعمیرگاهی جایی میگم من تو ماشین میشینم ولی اونجا نمیمونم

خوشبحالت الان من دارم داغون میشم دست و پام داره میلرزه از استرس مسخوام برم بیرون نمیتونم 

خب برو،دست و صورتتو دوباره بشور،برو آشپزخونه،سلام کنی،باهاشون رودررو بشی،دیگ اوکی میشی

از نظر من دیرتر بری زشتره

همینطور ک تو تاپیک چت میکنی پاشو برو،سرت گرمه ب گوشی راحتری

خخخ اخه هروقت باهاشون تنها شدم تو این پنج سال دلخوری پیش اومد دوبار با پدرشوهرم دعوا وحشتناک داشتیم ...

اگه اینطوریه که حق داری تامین جانی ،روحی ،اعصابی نداری 😁

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687