من و عشقم دوریم از هم اون شهر خودمونه
ماشینشو برای یه کاری فروخت
۵ ماهه همو ندیدیم گفت نمیای شهرستان این مدت حداقل اگر اومدی ببینمت گفتم از این به بعد سرکارم فکر نکنم بتونم بیام بمونم
یهو گفت میدونم از بی عرضه بودن خودمه که یه ماشین ندارم بیام دیدنت اصلا تو چطوری تحمل میکنی منو با این همه اذیت🥲
دلم براش سوخت یه لحظه مدتیه شرایطش خوب نیست ولی خب باید کنار اومد با روزای سخت تا روزای بهتری ساخته بشه...
اینم بگم هر چی خواست بیاد پیشم نتونست یعنی جور نشد
چی در جواب حرفش بگم بهش که ناراحت نباشه بچه ها؟