وای یاد خودم افتادم
ماهم کات بودیم البته همو دوست داشتیم خانواده ها مخالف بودن مجبور شدیم جدا بشیم بعد منم ساک باشگامو مینداختم رو شونم و تیپ میزدم لگ و اینا میرفتم باشگاه قیافه میگرفتم مثلا عین خیالم نیست و دارمورزش میکنم اونم بنده خدا له له میزد هی میاومد دنبالممحلش نمیدادم چقد خوب بود 😒