و مشکلات خیلی وحشتناکی داشتم
و از سمت همسرم هیچ کمک و عشق و علاقه ای نبوده ک هیچ
دعوا و کشمکش ک ای بچه مال من و مامانمه و کتک خوردم
از همون لحظه ک بچه رو دادن بغلم تو بیمارستان مادر و پسر فحاشی کردن لعنت فرستادن بهم تو اتاق
تو دوره ی ده روز اولم خیلی تحت فشار روحی روانی بودم
خلاصه ک الان خیلی عصبی شدم با کوچیک ترین رفتار از سمت حتی مادر و پدرم فریاد میکشم و دائم خودمو میزنم
این موضوع رو بچم هم تاثیر گذاشتم ب شدت عصبی شدم چند بار خواستم این مدت طلاق بگیرم اما شوهرم نمیزاره
خلاصه ک هیچ راهی برای نجات ندارم فقط بگین چکار کنم خیلی عصبی شدم میخام ارامش داشته باشم دیگ نمیخام اینقد بزنم تو سرم قبلا این رفتار نداشتم از بعد زایمان اینطوری شدم اینقد میزنم خودمو ک سرم درد میگیره
یه بار ی آقا اسنپی بود من از دست شوهرم کتک خورده بودم داشتم میرفتم خونه مامانم توراه میگفت اینقد شوهرت میزنت از آخر دیونه میشی چون کتک خورده بودم ب اونم گفتم شوهرم ی سر مشت میزنه تو سرم