منم این روزارو گذروندم اونروزا فکرمیکردم ازمن بدبختتر تو این دنیانیست فقط مرگ میتونست آرومم کنه ولی خداروشکر جرات خودکشی نداشتم قیدخداو همه چیزو زده بودم ی روز ک خیلی دیگه داغون بودم اولش حسابی باخدادعواکردم بعدنمیدونم چی شد ازخودخدا ک اونهمه بدوبیراه بارش کرده بودم کمک خواستم ک ب آخررسیدم فقط خودش میتونه کمکم کنه،شایدباورت نشه ی آرامشی ب وجودم اومد احساس کردم خدابغلم کرده ،درسته خیلی گذشت ولی کم کم ب خدا رو آوردم بادعا و ... هم آرامش پیداکردم هم خیلی ازمشکلاتم خودب خود حل شد اصلا معجزه شدبرام ولی ب مرور زمان، الان عاشق خدام حتی توبدترین شرایط توبدترین مشکلات،چون فهمیدم هیچوقت و هیچ جاتنهام نمیذاره این منم ک ازخدا دوری میکنم وگرن خداهمیشه هوامو داشته